«رمان»؛ راهی برای غلبه بر سطحی‌نگری فضای مجازی

تهران- پایگاه خبری و تخصصی شیرینی و شکلات- امروزه، به‌واسطه گسترش بی‌نظمی فضای مجازی، همه چیز رنگ و بوی سطحی و زودگذری به خود گرفته است؛ باید به دنبال راهی برای غلبه بر آن بود.

فضای مجازی مداوم این پیام را منتقل می‌کند که جهان پر از امکانات و لذت‌هایی است که باید هر روز از آن‌ها بهره‌مند شویم. این دسترسی آسان به لذت‌های زودگذر، به طور مداوم احساس رضایت را در ما برمی‌انگیزد، اما به یاد داشته باشیم که این لذت‌ها بیشتر از آنچه تصور می‌کنیم، فرّار هستند.

آیا رمان -این قالب هنری منحصر به فرد- می‌تواند راهی برای غلبه بر این زیر واقعیت‌ها باشد؟ پاسخ، مثبت است. رمان می‌تواند تصاویری از زندگی واقعی، با سرعت و عمقی قابل قبول ارائه دهد؛ انسان‌هایی با رنگ و مقیاس واقعی، که می‌توانند ما را از لذت‌جویی بی‌پایان و افسارگسیخته بازدارند. در دنیای رمان، زمان، واقعی و ملموس است؛ حتی اگر داستان در بازه‌ای کوتاه روایت شود، هنوز هم می‌تواند با زمان واقعی مطابقت داشته باشد.

در دنیای رمان، ما با نیات و آرزوهای واقعی شخصیت‌ها آشنا می‌شویم و درمی‌یابیم که هر اقدام نیکویی الزماً از نیتی مثبت ناشی نمی‌شود

در رمان، ما با شخصیت‌های خاکستری -دقیقاً مانند دنیای واقعی- مواجه می‌شویم. ما بارها شنیده‌ایم که انسان، موجودی خاکستری است، اما تنها در دنیای ادبیات است که می‌توانیم این واقعیت را لمس کنیم. به دلیل احساسات و پیش‌داوری‌هایی که نسبت به اطرافیان داریم، معمولاً قادر به درک این حقیقت نیستیم. ما در مورد افرادی که دوستشان داریم، با نگاهی عاری از قضاوت و اغماض می‌نگریم و در مقابل، نسبت به کسانی که نمی‌پسندیم، دچار عدم پذیرش می‌شویم.

این مشکل در فضای مجازی، به گونه‌ای حادتر تظاهر می‌یابد، زیرا ما محتوایی را انتخاب می‌کنیم که مطابق با سلیقه‌مان باشد. بنابراین، هرچیزی که می‌بینیم، رنگین و زیبا به نظر می‌رسد. حتی اگر از برخی محتواها خوشمان نیاید، ممکن است آن‌ها همچنان در مسیر ما قرار بگیرند و احساس ناخوشایندی را در ما بیدار کنند، بدون آن‌که فرصتی برای تفکر و تأمل باقی بگذارند.

«رمان»؛ راهی برای غلبه بر سطحی‌نگری فضای مجازی

در مقابل، رمان ما را با شخصیت‌هایی مواجه می‌سازد که هیچ پیش‌داوری یا احساسی درباره آن‌ها نداریم. اگر یک رمان خوب انتخاب کنیم، می‌توانیم ببینیم که نویسنده چگونه واقعیت‌های مسلم، خوبی‌ها و بدی‌های انسان‌ها را به وسیله جزئی‌نگری به ما نشان می‌دهد. در دنیای رمان، ما با نیات و آرزوهای واقعی شخصیت‌ها آشنا می‌شویم و درمی‌یابیم که هر اقدام نیکویی الزاماً از نیتی مثبت ناشی نمی‌شود و بالعکس هر اقدام ناپسندی از نیتی منفی.

رمان به ما می‌آموزد که زمان ممکن است کش‌دار یا سریع باشد و اینکه لذت‌های واقعی به سختی و در پی کوشش‌های مستمر به دست می‌آیند. می‌فهمیم که قرار نیست تنها دقایق زندگی را به خوشی بگذرانیم، بلکه باید لذت‌های واقعی را خودمان خلق کنیم. اگر نتوانیم درک درستی از حقیقت پرمعنای زندگی داشته باشیم، جهان نخواهد توانست برای ما چیزی جز اعتیاد به بیهودگی و حرمان به ارمغان آورد.

در این داستان‌ها، شکست‌ها، رنج‌ها، شادی‌ها و غم‌ها و تضییع شدن‌ها همه با زندگی واقعی همراه است؛ بلکه فراتر از آن، ما را با حقایق بزرگ‌تری از زندگی آشنا می‌سازد. رمان، جهانی پرمعنا، حقیقی و دغدغه‌مند را برای ما می‌سازد و ابزاری می‌شود برای شکل‌گیری جهانی پربارتر.

حال، بیش از هر زمان دیگری، رمان نیاز عصر حاضر است. اگر تلاش کنیم تا داستان زندگی خود و نسخه‌ای مناسب برای زندگی را از میان داستان‌ها بیرون بیاوریم و آن را به تلاشی برای درک عمیق‌تر از خودمان و دنیای اطراف‌مان تبدیل کنیم، آنگاه می‌توانیم به نقشی حیاتی در مقابله با سطحی‌نگری فضای مجازی دست یابیم. رمان به ما این قابلیت را می‌دهد که داستان‌هایمان را به نقد بکشیم و از دل آن‌ها، معنا و هدفی جدید برای زندگی‌مان استخراج کنیم.

*منتقد ادبی

دیدگاه خود را بیان کنید

0 دیدگاه