شاهنامه‌خوانی در کنیا؛ قصه‌های ایرانی فراتر از مرزهاست

تهران- پایگاه خبری و تخصصی شیرینی و شکلات- بهاره جهاندوست، نقال و قصه‌گوی بین‌المللی که در جشنواره سیگانای کنیا برای اجرای روایت‌هایی از شاهنامه حضور دارد با تأکید بر غنای ادبیات داستانی ایران گفت: گنجینه‌ای از قصه‌های پرعمق داریم که کمتر کشوری در دنیا توان رقابت با آن را دارد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی پایگاه خبری و تخصصی شیرینی و شکلات، بهاره جهاندوست به‌ عنوان مهمان ویژه در پانزدهمین جشنواره بین‌المللی قصه‌گویی «سیگانا» (۱۱ تا ۱۸ خرداد ۱۴۰۴ مصادف با ۱ تا ۸ ژوئن ۲۰۲۵) در کنیا حضور یافته است. این جشنواره با تمرکز بر قصه‌گویی سنتی و با شعار رشته‌های میراث: بافتن داستان‌ها، پیوند دادن نسل‌ها برگزار می‌شود.

جهاندوست علاوه بر اجرای اصلی خود، در مراسم افتتاحیه جشنواره نیز برنامه‌ای ویژه اجرا کرد. اجراهای او در مدارس و مراکز فرهنگی کنیا، از جمله مجتمع آموزشی «الیانس»، معتبرترین مدرسه این کشور که تحت پوشش سازمان ملل متحد فعالیت می‌کند، با استقبال مخاطبان روبه‌رو شد.

وی همچنین در برنامه زنده «صبح بخیر کنیا» از شبکه سراسری کی‌بی‌سی/ KBC در نایروبی حضور یافت و در یک گفت‌وگوی ۳۰ دقیقه‌ای، دو اجرای نقالی به زبان انگلیسی برای مخاطبان ارائه داد و در مراسم جشن عید قربان که به همت رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در کنیا برگزار شده بود، برنامه‌ای ویژه برای فارسی‌زبانان ایران و افغانستان اجرا کرد.

شاهنامه‌خوانی در کنیا؛ قصه‌های ایرانی فراتر از مرزهاست

جشنواره سیگانا که از سال ۲۰۰۹ آغاز به کار کرده، در سال‌های اخیر به‌ صورت دو سالانه برگزار می‌شود و یکی از رویدادهای مهم فرهنگی کنیا به شمار می‌آید. تمرکز این جشنواره بر قصه‌گویی سنتی است. واژه «سیگانا» نیز شکلی از قصه‌گویی سنتی در آفریقاست که با موسیقی و آواز همراه است و شباهت‌هایی با نقالی ایرانی دارد؛ زیرا در آن نیز از فرم‌های حرکتی اغراق‌آمیز در روایت استفاده می‌شود.

جهاندوست درباره تجربه خود از حضور در این جشنواره در گفت‌وگو با خبرنگار فرهنگی پایگاه خبری و تخصصی شیرینی و شکلات گفت: تفاوت بزرگی که بین قصه‌گویی ایران و کنیا دیدم، در محتوای روایت‌ها بود. قصه‌های آن‌ها بسیار ساده و سطحی هستند، حتی افسانه‌ها و روایت‌های کهن‌شان. این حرف را به معنای نقد منفی نمی‌گویم؛ بلکه ویژگی آن‌هاست. بیشتر قصه‌ها مبتنی بر طبیعت‌اند، مثل داستان‌های حیوانات، درختان سخنگو، یا گل‌های جادویی. این نزدیکی به طبیعت برای من جذاب بود اما در عین حال، قصه‌ها ساختار روایی بسیار خطی و ساده‌ای دارند.

قصه‌های ایرانی پیچیده است

این قصه‌گو افزود: ما در ایران حتی برای کودکان نیز از ادبیاتی بهره می‌گیریم که از عمق و پیچیدگی برخوردار است؛ مثل روایت‌های ساده‌شده‌ شاهنامه، سعدی یا مولانا. قصه‌های ایرانی لایه‌های پنهانی دارند که بزرگ‌سال هم می‌تواند از آن لذت ببرد. این عمق را در قصه‌های جشنواره سیگانا کمتر دیدم. مثلاً بسیاری داستان‌ها درباره پرنده‌ای بود که می‌آید و می‌رود یا خرگوشی که کاری را انجام می‌دهد. اساس روایت بر پایه حرکت است: حرکت فیزیکی و موسیقی اما این تجربه باعث شد بیش‌تر از پیش به گنجینه‌ عمیق قصه‌های ایرانی پی ببرم.

به گفته‌ جهاندوست، با وجود این تفاوت‌ها، قصه‌گویی در فرهنگ آفریقایی جایگاه بسیار مهمی دارد.

وی اظهار داشت: با وجود شرایط اقتصادی و فرهنگی دشوار، در کنیا به قصه‌گو بسیار بها داده می‌شود. مراسم افتتاحیه این جشنواره پنج ساعت و نیم به طول انجامید و کودکان با شور و اشتیاق کامل تا پایان برنامه نشستند و به قصه‌ها و آوازها گوش دادند. برای من تعجب‌آور بود چطور این‌همه مجذوب قصه بودند. این تجربه، سؤالات زیادی در ذهن من درباره وضعیت قصه‌گویی در ایران ایجاد کرد. ما که گنجینه‌ای عمیق‌تر داریم، کجا کوتاهی کرده‌ایم که قصه‌گویی چنین جایگاهی ندارد؟

جهاندوست گفت: برای بخش اجرا در بخش نخست داستان «زال و سیمرغ»، را برای مراسم افتتاحیه انتخاب کردم. روایت تولد نوزادی متفاوت از نظر رنگ پوست و موی سر که کنار گذاشته می‌شود. قصه‌ای که در آن در نهایت، آن‌چه اهمیت دارد خرد است، نه ظاهر یا نژاد. این پیام مهمی برای بچه‌های کنیا بود.

شاهنامه‌خوانی در کنیا؛ قصه‌های ایرانی فراتر از مرزهاست

این نقال شاهنامه بیان کرد: با این که قصه را به زبان انگلیسی روایت کردم کاملاً متعهد به ساختار نقالی بودم تا آن‌ها با حال‌وهوای نقالی آشنا شوند.

وی «رزم رستم و اکوان دیو» را برای بخش دوم اجرای انتخاب کرده و درباره این انتخاب گفت: می‌خواستم فضای فانتزی‌تری داشته باشم و موجودی غیر از انسان وارد روایت شود. سعی کردم فضای روایت را هم کودکانه‌تر کنم تا به سلیقه تماشاگران نزدیک‌تر باشد. بچه‌ها مشتاق همراهی بودند؛ در حرکات مشارکت می‌کردند، صدازدن‌ها، گشتن دنبال شخصیت‌ها و حتی در انتخاب تصمیم رستم دخالت داشتند. اجرای تعاملی شکل گرفت و از آن استقبال شد. در پایان نیز بر پیام فردوسی تأکید کردم: تو مر دیو را مردم بد شناس/ کسی کو ز یزدان ندارد سپاس/ هر آن کو گذشت از ره مردمی/ ز دیوان شمر مشمر از آدمی

شاهنامه‌خوانی در کنیا؛ قصه‌های ایرانی فراتر از مرزهاست

جهاندوست درباره حضور در برنامه تلویزیونی «صبح بخیر کنیا» نیز گفت: در این برنامه درباره پیام شاهنامه صحبت کردم؛ نگاهی صلح‌طلبانه، انسانی و فراتر از مرزها در سایه خرد. نقالی را به‌ عنوان گنجینه فرهنگ ایرانی معرفی کردم که به‌ عنوان میراث ناملموس در یونسکو ثبت شده است. مجری پرسش جالبی مطرح کرد: در دنیای امروز که فضای مجازی موجب تعجیل و سطحی‌نگری شده، چگونه می‌توان قصه‌های کهن را حفظ کرد و پاس داشت؟ به نظر من، قصه‌ها به‌اندازه‌ای ظرفیت دارند که فقط کافی‌ است روایتی درست از آن‌ها ارائه شود. در مقایسه با روایت‌های کوتاه و سطحی که در بسیاری از نقاط دنیا رایج‌اند، ما قصه‌هایی عمیق در اختیار داریم. مهم‌ترین وظیفه‌ ما، حفظ ساختار سنتی نقالی در کنار ارائه‌ مدرن و امروزی آن است؛ تا مخاطب امروز بتواند با آن ارتباط برقرار کند.

دیدگاه خود را بیان کنید

0 دیدگاه