
به گزارش پایگاه خبری و تخصصی شیرینی و شکلات و به نقل از آژانس خبری کارآفرینان اقتصاد، اقتصاد اسلامی مبتنی بر اصولی چون عدالت، قسط، حرمت ربا، مالکیت مشروع، و انفاق در راه خداست و هدف آن ساختن جامعهای عادلانه و اخلاقمدار است. در مقابل، اقتصاد مقاومتی واکنشی به شرایط خاص اقتصادی بهویژه تحریمها و فشارهای خارجی است و بر مفاهیمی چون درونزایی، برونگرایی، تابآوری و کارآفرینی تأکید دارد. این پرسش مطرح میشود که آیا اقتصاد مقاومتی بخشی از اقتصاد اسلامی است یا صرفاً راهبردی عملیاتی برای مواجهه با بحرانها؟
نسبت مفهومی:
اقتصاد مقاومتی را میتوان بخشی از تحقق عملی اقتصاد اسلامی دانست. در واقع، اقتصاد مقاومتی در شرایط خاص تحمیلی از بیرون، ابزاری است برای حفظ و صیانت از بنیانهای اقتصادی جامعه اسلامی و حرکت به سوی استقلال اقتصادی که یکی از اهداف اقتصاد اسلامی نیز هست.
اشتراکات اقتصاد مقاومتی و اقتصاد اسلامی:
1. تکیه بر تولید داخلی: هر دو بر استفاده از ظرفیتهای بومی برای شکوفایی اقتصادی تأکید دارند.
2. عدالتمحوری: مبارزه با فساد، عدالت در توزیع ثروت و فرصتها از اهداف مشترک این دو الگوست.
3. مردممحوری: اقتصاد اسلامی با محوریت امت، و اقتصاد مقاومتی با مشارکت فعال مردم در تولید و کارآفرینی معنا مییابد.
4. استقلال اقتصادی: هر دو به رهایی از سلطه اقتصادی بیگانگان و تحقق خودکفایی توجه دارند.
تمایزات:
1. نقش موقعیت زمانی: اقتصاد اسلامی یک نظام فرازمانی و فرامکانی است، در حالی که اقتصاد مقاومتی بهنوعی رویکردی موقعیتی است.
2. محدوده اهداف: اقتصاد اسلامی اهداف کلانتری چون تعالی معنوی و رشد اخلاقی را نیز در بر دارد، ولی اقتصاد مقاومتی عمدتاً به مقاومسازی ساختار اقتصادی محدود میشود.
3. نسبت با تهدید: اقتصاد مقاومتی واکنشی به تهدیدهاست، اما اقتصاد اسلامی ناظر به یک نظام ارزشی کامل در همه شرایط است.
نتیجهگیری:
اقتصاد مقاومتی را میتوان در ذیل اقتصاد اسلامی و بهعنوان یکی از راهبردهای تحقق آن در شرایط خاص تفسیر کرد. موفقیت اقتصاد مقاومتی در گرو همراستایی با اصول اقتصاد اسلامی، از جمله عدالت، اخلاق، و مشارکت مردمی است. بنابراین، تلفیق این دو رویکرد میتواند الگویی جامع برای مواجهه با چالشهای اقتصادی معاصر در جوامع اسلامی ارائه دهد.
دیدگاه خود را بیان کنید