مقایسه مکتب اخلاقی در اقتصاد اسلامی و اقتصاد متعارف

در دنیای امروز که با بحران‌های اقتصادی و تزلزل ارزش‌های اخلاقی روبرو هستیم، مکاتب متعددی در زمینه اخلاق فعالیت‌های اقتصادی مطرح شده‌اند.

به گزارش پایگاه خبری و تحلیلی شیرینی و شکلات وبه نقل از آژانس خبری کارآفرینان اقتصاد،  در دنیای امروز، اقتصاد نه تنها مجموعه‌ای از قواعد و فعالیت‌های مالی است بلکه به شدت با مفاهیم اخلاقی و ارزش‌های انسانی گره خورده است. مکتب‌های اقتصادی مختلف، از جمله اقتصاد اسلامی و اقتصاد متعارف (اقتصاد نئوکلاسیک و سرمایه‌داری)، هر کدام نگرشی متفاوت نسبت به اخلاق و نقش آن در فعالیت‌های اقتصادی دارند. این تفاوت در نگرش‌ها، به نوعی بازتاب‌دهنده فلسفه‌های بنیادین هر مکتب درباره هدف انسان و جایگاه اخلاق در زندگی است.

مکتب اخلاقی در اقتصاد متعارف بر پایه اصول عقلانیت فردی و مطلوبیت‌گرایی شکل گرفته است. در این رویکرد، هدف اصلی فعالیت اقتصادی، حداکثرسازی سود و کسب لذت مادی است. انسان به عنوان بازیگری عقلانی فرض می‌شود که رفتارهایش با انگیزه‌های اقتصادی و منافع شخصی هدایت می‌شود. اخلاق در این نظام اقتصادی بیشتر به عنوان ابزاری برای تسهیل تبادلات و کاهش هزینه‌های تراکنش مطرح است تا اصولی ذاتی و بنیادی در تعیین اهداف اقتصادی. از این رو، نظام اقتصادی متعارف گرایش دارد به جداسازی اقتصاد از اخلاق و معنویت و تمرکز بر کارایی و رشد اقتصادی.

اما مکتب اخلاقی در اقتصاد اسلامی نگرشی جامع‌تر و عمیق‌تر به اخلاق دارد. اقتصاد اسلامی نه تنها به رفاه مادی بلکه به سعادت معنوی و اخلاقی انسان نیز می‌پردازد. در این مکتب، فعالیت‌های اقتصادی باید در چارچوب اصول اخلاقی و دینی باشد و رعایت عدالت، انصاف، صداقت، و پرهیز از ربا، ظلم و فساد، جزء ارکان اصلی آن است. هدف نهایی اقتصاد اسلامی، تأمین زندگی شایسته و متعادل برای همه اعضای جامعه و ارتقای ارزش‌های انسانی و الهی است. در این رویکرد، مادیات تا جایی مشروع است که مانع رشد معنوی و اخلاقی انسان نشود و فعالیت‌های اقتصادی باید در خدمت تحقق اهداف بزرگ‌تر اجتماعی و الهی قرار گیرد.

این تفاوت بنیادی در مکتب‌های اخلاقی، نشان می‌دهد که اقتصاد اسلامی به جای تمرکز صرف بر منافع مادی، بر تعادل میان منافع مادی و معنوی تأکید دارد و جایگاه اخلاق را نه صرفاً به عنوان ابزار بلکه به عنوان اساس و هدف فعالیت‌های اقتصادی می‌نگرد. در نتیجه، اقتصاد اسلامی می‌تواند پاسخگوی نیازهای جوامع اسلامی برای ایجاد اقتصادی پایدار، عادلانه و اخلاق‌مدار باشد، در حالی که اقتصاد متعارف بیشتر به دنبال رشد اقتصادی بدون توجه کافی به مسائل اخلاقی است.


نتیجه‌گیری

در نهایت، مقایسه مکتب اخلاقی در اقتصاد اسلامی و اقتصاد متعارف، تفاوت‌های بنیادین این دو رویکرد را در نحوه نگاه به انسان، هدف فعالیت‌های اقتصادی و جایگاه اخلاق آشکار می‌سازد. اقتصاد اسلامی، با تاکید بر ارزش‌های اخلاقی و معنوی، چارچوبی جامع و متعادل برای اداره فعالیت‌های اقتصادی ارائه می‌دهد که می‌تواند به شکل‌گیری اقتصادی پایدار، عادلانه و انسان‌محور منجر شود. این در حالی است که اقتصاد متعارف، با تمرکز بر منافع فردی و سودآوری، ممکن است زمینه‌ساز نابرابری‌ها و بحران‌های اخلاقی شود. بنابراین، در جوامعی که به دنبال پیوند اخلاق و اقتصاد هستند، اقتصاد اسلامی می‌تواند الگویی کارآمد و قابل اتکا باشد.

دیدگاه خود را بیان کنید

0 دیدگاه